آهای تو که گوش به دیوار گذاشته ای...منتظری تا کسی صدایت کند !
درباره من
هر که حرفه دوستی احضار می کنم
خوابیده دشمنیست که بیدار می کنم
از بس که در این زمانه یکی اهله درد نیست
احضاره درده خویش به... دیوار... می کنم
.................................................
.و من به یاده آخرین نگاهش زمزمه کردم :
امروز یادم آمد که رفته ای
و دلم باز شکست
و تنم باز گریست
و چشمانم پی یاری گم شد
من چه تلخم امروز..
...و یادم باشه همه چیز خاطره شد...
.........................................
www.sokote_divar@yahoo.com
.........................................
ادامه...
در حسرته دیدنت به ماه نگاه کردم و دیوانه شدم.........................................................................................................................
بازم سلام.
من هم با یکی( در خیال) قرار گذاشته بودم تا شبا سر ساعت معینی به ماه نگاه کنیم. من هر از گاهی نگاه می کردم ولی او هیچ وقت... .
شاد باشید.