حرفه دله من...

بیاییم یه کاری کنیم که دل داده الکی خوش نباشیم.

من یه زمانی آدمی بودم که اصلا مسائل دوست داشتن مهم نبود.

شاید خیلی مسخره می کردم.

اما الان بعد چند گاهی فهمیدم که اینا همش پشمه و به جز فکر و خیال و اوارگی فکر چیزی نداره

بابا بیاییم حداقل کسی رو پیدا کنیم که اونم مثله خودمون باشه.دوستمون داشته باشه.بابا چرا باید

کسی رو دوست داشته باشیم که اصلا تحویل نگیره.تو این چند روز پیش یه خانمی شماره موبایلم

را از یکی از دوستام گرفته بود هی زنگ می زد.هی می گفت من تو رو تو مهمونی دیدیم.اما هر

کاری می کردم نمی گفت از کی شماره ام را گرفته.شبها هم که اس ام اس بازی شروع می شد.

منم از این جور آدمها خوشم نمی یاد.بلاخره بهش فهموندم که دیگه تماس نگیره .من دیگه از این آدمها

نیستم که با هر .. دل داده بشم.بابا دوست دختر من زیاد داشتم .این از خودم تعریف کردن نیست.خوب

آدمی که همش ولگرد باشه از این چیزها زیاد گیرش می یاد.اما یه دفعه به خودم اومدم که داری

چی کار می کنی شدی یه هرزه که با هر لبخندی داری خر می شی .خدایی من هیچی برام مهم نبود

اگر دوست دخترم هم با یکی دیگه بود زیاد برام مهم نبود چون این موضوع برای اونم همون بود

تو این بین دله چند تا رو بد شکستم... آره من دلهای زیادی و آدمهای زیادی رو برای مسخره بازی خار

کرده بودم.بعد از چند گاهی خودم خسته شده بودم که یه خانمی با من دوست شد.خدایی کم هم دنبالش

نرفته بودم.بالاخره با هاش دوست شدم.حالا بعد از دو سه روز سره بعضی مسائل اونم از دست ما رفت

خدایی اولش برام مهم نبود.بعد از چند روز فهمیدم که بد جوری دل داده شدم.آره ما هم دل دادیم.اما چه فایده

بعد فهمیدم که فقط اونو می خوام.نزدیک عید بود درست 4 سال پیش.وای تازه دل دادگی رو درک کردم

وای فهمیدم که دل شکسته یعنی چی . من یکمی آدم مغروری هستم اون خانم بعد از چند بار دیدم .حتی منتظرم

شد اما منه دیوونه نمی خواستم کم بیارم.فقط نگاهش کردم.ولی الان حدود 4 سال گذشت ومن با هیچ خانمی

نتونستم کنار بیام و دوستی هام همش 2 تا 3 روز بیشتر طول نکشیده .

حالا بعد از این حرفها می خوام بگم که بابا خدایی بیاییم قدره خودمونو بدونیم.حداقل اگر می خواهیم از این

کارا بکنیم جنبه داشته باشیم.با هر دوستی زود عاشق نشیم.حداقل طرفمون رو بشناسیم. مثله یه مجنون نشییم.اول بشناسیم

با با اگر یه خانم و آقایی شما رو واقعا دوست داشته باشه با همه چیزه شما کنار می یاد.اگر شما کور و کچل بشید

بازم دلش پیشتون باشه با حاتون کنار می یاد.آره بابا ارزش خودمون را برای کسی آب کنیم که ارزش داشته باشه

نه این که مثله ابزار باشیم. علاقه امان را برای کسی بزریم که خریدارش باشه.ماکه دیگه از دستش دادیم .حالا هم هستیم

راستی درداتون را بکسی نگید.اینجور دردها را فقط خوده آدم درک می کنه نه کسه دیگر.چون اون شخص اگر دوست

فابریک شما هم باشه بازم تو دلش می خنده.راز دلت ماله خودت و خدات باشه

بیبن کارم به کجا رسید که وبلاگ می نویسم.چی بودیم چی شدیم.ولی اگر بود حالا چی میشد .

به امید وصاله همتون

یه چهارشنبه زمستونی رفت که یه چارشنبه آخر سال بود تا بیاد منتظرم..

 

نگاه کن که موم شب به راه ما

چگونه قطره قطره آب می شود

صراحی سیاه دیدگانه من

به لای لای گرم تو

لبالب از شراب خواب می شود

به روی گاهواره های شعر من

نگاه کن

تو دمی و آفتاب می شود